
۸ ژوئن ۲۰۲۳ ۱۱:۱۴ هنگامی که رضا پهلوی، شاهزاده مبارز و پسر آخرین شاه ایران، در یک سفر غافلگیرانه به همزمان با روز یادبود هولوکاست در میانه آوریل، به اسرائیل سفر کرد، باعث پوشش جهانی شد.
پشت سفر او، تلاشی برای بازگرداندن ارتباط بین اسرائیل و ایران با ترویج "توافقنامه کوروش"، یک مبادرت صلح (که با توافقهای ابراهیم با چهار کشور عرب مشابه است) که به نام حاکم پارسی کوروش برگزار شده بود و اجازه بازگشت مردم یهودی به یهودا از تبعید بابل در سال ۵۳۸ پیش از میلاد را به آنها میدهد، بود.

پیام توییتری شاهزاده پهلوی که سفر غافلگیرانه او را اعلام کرد، پنج میلیون بازدید داشت. در اظهارنظر رسمی او آمده است: " ایرانیان و یهودیان دارای ارتباطات باستانی با کوروش بزرگ و ملکه استر هستند. به عنوان فرزندان کوروش، مردم ایران آرزو دارند که دولتی داشته باشند که به ارثی که او در حمایت از حقوق بشر و احترام به تنوع مذهبی و فرهنگی ایجاد کرد، احترام بگذارد. و با اسرائیل و دیگر همسایگان ایران در منطقه روابط صلح آمیز و دوستانه برقرار کند. این اتحاد، باعث میشود که اسرائیلیها و ایرانیان در ایران پس از حکومت آیتالله ها با منافع مشترک اقتصادی و سیاسی ارتباط داشته باشند. البته تا زمانی که رژیم پیرسالاری در تهران در راس قدرت باشد چنین توافقی صورت نخواهد گرفت. تهران و اورشلیم با حملات مخفیانه در زمین، هوا، دریا به دست گروههای نیابتی درگیر یک جنگ سایهای دائمی هستند. با تکرار نزدیکانه رهبران ایرانی در تهدید به پاک کردن اسرائیل از نقشه، سخت است تصور کرد که این دو کشور هرگز از صلح دوستانه لذت ببرند. با این حال، برخی به دلیل تحولات داخلی در ایران بسیار امیدوارتر هستند. از سپتامبر گذشته جمهوری اسلامی با موج متوالی از اعتراضات ضددولتی روبرو شده است که یکی از چالشهای بنیادی برای نظام حاکمیتی خود در ۴۴ سال گذشته محسوب میشود، بعد از اینکه مهسا امینی، یک زن کرد ۲۲ ساله ایرانی، به اتهام نداشتن حجاب اجباری، در حین بازداشت به دست گشت ارشاد جان خود را از دست داد.
ایران متحدی برای اسرائیل؟ فکر نکنید چندان بعید باشد. سفر غافلگیرانه شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد مبارز و پسر شاه سابق ایران به اسرائیل در نیمه آوریل که همزمان با روز یادبود هولوکاست در نیمه آوریل ۲۰۲۳ شد، باعث پوشش خبری جهانی این سفر شد. پشت سفر او، تلاشی برای بازگرداندن ارتباط بین اسرائیل و ایران با ترویج "توافقنامه کوروش"، یک مبادرت صلح (که با توافقهای ابراهیم با چهار کشور عرب مشابه است) که به نام حاکم پارسی کوروش برگزار شده بود و اجازه بازگشت یهودیان به یهودا از تبعید بابل در سال ۵۳۸ پیش از میلاد را به آنها میدهد، بود. این سفر به عنوان یک چالش سخت به نظام مذهب بیرحم حاکم بر ایران به شمار میآید. رژیمی که مردم را مورد ضرب و شتم قرار داده و آنها را به فقر محکوم کرده است. این درحالی است که به اهداف خود در نابودی اسرائیل پایبند است. اعلامیهای که وزارت امور خارجه اسرائیل صادر کرده است چنین میگوید "ولیعهد ایران مهمترین شخصیت ایرانی است که سفر علنی به اسرائیل داشته اند. ولیعهد ایران نمادی است از رهبری که متفاوت از نظام آیتالله ها و از ارزشهای صلح و بردباری در برابر افراطیونی که ایران را اداره میکنند، حمایت میکند." پهلوی خود را یک ایرانی میهنپرست میداند و امیدوار است روزی به ایران سکولار و دموکراتیک بازگردد. (ایشان از سال ۱۹۷۸، یعنی یک سال قبل از سقوط پدرش، شاه، در آمریکا و در تبعید زندگی میکنند.) ارشاد عزیزی، تاریخنگار ایرانی پرسیده است: " اگر اسرائیل به ایران حمله کند، عکسهای پهلوی در کنار گیلا گملیل یا دیدار دوستانه اش با نتانیاهو چگونه به نظر خواهد رسید ؟" این سفر همچنین روایاتی که میگفت اعتراضات ضد نظام در ایران توسط اسرائیل و ایالات متحده کنترل میشوند را منتفی کرد. اما دوستی پیشنهادی پهلوی بین ایران و اسرائیل بی سابقه نیست. در سال ۱۹۵۰، ایران دومین کشور با اکثریت مسلمان (پس از ترکیه) بود که رسماً اسرائیل را به عنوان یک دولت مستقل تأیید کرد. حتی پیش از دهه ۱۹۵۰، دولت شاه نقش حیاتی در نجات تقریباً ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ یهودی، اغلب کودکان، که در طول جنگ جهانی دوم از اروپای شرقی فرار میکردند، ایفا کرد. بسیاری از این پناهجویان، که در نهایت به عنوان "کودکان تهران" شناخته میشدند، در سال ۱۹۴۳ به فلسطین انگلیسی پناهنده شدند. اسرائیل و ایران به مدت ۳۰ سال از دهه ۱۹۵۰ در زمان حکومت آخرین مشروطه ایران، محمدرضا شاه پهلوی، روابط نزدیکی داشتند. همکاری ضمنی آنها در زمینههای انرژی، تجارت، اطلاعات، کشاورزی، دانشگاهی و حتی تسلیحات نظامی بر پایهی احتیاط متقابل در برابر تهدیدات ناشی از قدرتهای عرب همسایه و شوروی بنیانگذاری شده بود. یکی از مهمترین کارهایی که در صدر دستور کار سیاست خارجی نخستوزیر اسرائیل، دیوید بنگوریون، قرار دارد «دکترین مرزها» است، که با ایجاد پیوند با کشورهای غیر عرب، به دنبال مقابله با خصومت اعراب بود. به همین دلیل عمدتاً بنگوریون با ایران، ترکیه و اتیوپی رابطه برقرار کرد. از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۹، کمتر اسرائیلی به اندازه امیر عزری (Meir Ezri)، که در سال ۱۹۵۰ از شهر اصفهان ایران به اسرائیل مهاجرت کرد و از ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۳ سفیر اسرائیل در ایران بود. وی در ایجاد روابط نزدیک بین اسرائیل و ایران نقش داشته است. تحت رهبری بنگوریون، عزیزی با آژانس یهود همکاری کرد تا جذب مهاجران ایرانی را به اسرائیل تسهیل کند. شاه به او بالاترین نشان، «تاج» را برای تقویت روابط ایران و اسرائیل اهدا کرد. عزیزی همچنین از صلیب سرخ مدال «شیر و خورشید را برای کمک اسرائیل به ایران پس از زلزله ویرانگر که در سال ۱۹۶۲ در شهر قزوین در شمال غربی ایران هزاران ایرانی را کشت، دریافت کرد. نه تنها اسرائیل کمکهای اضطراری ارائه کرد، بلکه کارشناسان برنامهریزی را نیز برای کار در کنار وزارت کشاورزی ایران در بازسازی منطقه اعزام کرد. روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی کارمل ملامد حتی به یک اپیزود در زندگی عزیزی اشاره میکند که در آن یدیدیا شفقت، رئیس سابق یهودیان ایران، به عزیزی مراجعه کرد و از اسرائیل خواست تا به درمان آیتالله ایرانی ملک المتكلمین که بیمار بود کمک کند. عزیزی مقامات اسرائیلی را متقاعد کرد تا به تسهیل سفر آیتالله به بیمارستان هداسا در اسرائیل کمک کنند، جایی که او برای بیماری جدی تحت درمان قرار گرفت. جیسون برادسکی، مدیر سیاستگذاری سازمان متحد علیه ایران هستهای، توضیح میدهد که دشمنی امروز جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل را «اشتباهی در تاریخ ایران» میداند، چرا که این دو کشور نه تنها مرز مشترک و هیچ اختلافی بر سر خاک ندارند، بلکه یهودیان بیش از ۲۷۰۰ سال است که در ایران زندگی میکنند. گزارشی از سیا در سال ۱۹۸۵ که در سال ۲۰۱۱ علنی شد، به شراکت عمیق امنیتی دو کشور قبل از سال ۱۹۷۹ اشاره کرد: «اسرائیل به طور منظم تسلیحات را در دوران حکومت شاه به ایران میفروخت، عمدتاً سلاحهای کوچک، خمپارهها و مهمات… فروش تسلیحات به صنایع دفاعی نوپای اسرائیل کمک قابل توجهی کرد. برادسکی افزود که همکاری امنیتی به سلاحهای پیشرفته نیز گسترش یافت و به عنوان نمونهای از این همکاری، به پروژهٔ Flower اشاره کرد. این پروژهٔ مشترک اسرائیل و ایران، به توسعهٔ سیستمهای موشکی پیشرفته متمرکز شده بود. همان گزارش سیا که ذکر شدهاست، نشان داد که در یک نقطه، ایران به عنوان اصلیترین تامینکننده نفت خام اسرائیل عمل میکرد تا زمانی که اسرائیل از میدانهای نفتی سینا بعد از غزو این قلمرو در جنگ شش روزه بهرهبرداری کرد. "پس از آن که اسرائیل میدانها را به مصر تحویل داد به موجب توافقات سینا دو، در سال ۱۹۷۵، ایران بهطور دوباره مهمترین منبع نفت برای اسرائیل شد و تقریباً ۷۰ درصد نیاز اسرائیل را تامین میکرد تا پادشاهی در سال ۱۹۷۹ سقوط کند." به گفته ایلان برمن، معاون ارشد شورای سیاست خارجی امریکا در واشنگتن، "برای اسرائیلیها در اطراف نسلها، آرمان مشخصی برای چیزی متفاوت از تناقض فعلی بین دو کشور وجود دارد." برمن توضیح میدهد که اسرائیلیها میفهمند که جمهوری اسلامی، به همان شکل که هماکنون شکل گرفتهاست، تهدیدی برای وجود آنها محسوب میشود و توافق با این رژیم امکانپذیر نیست. خیزشی که هم اکنون در ایران در حال رخ دادن است، امید بسیاری از آن به وجود آورده که جمهوری اسلامی شاید در نهایت ثابت و پایدار نباشد - و اگر رژیم سقوط کند، امکان برقراری روابط بهتر وجود خواهد داشت. برمن اضافه میکند: "جدایی از رژیم، که سالهاست در حال شکلگیری است، منجر به تشکیل هویت و دیدگاهی جایگزین در بین بسیاری از افراد شده است." این هویت جایگزین بر چیزهایی تاکید دارد که رژیم فعلی به آنها بی توجه است. مواردی مانند طرفدار غرب بودن، لیبرال و فراگیر. ایرانیان جوانتر به وضوح به سمت موضعی اسرائیل دوستانه تمایل دارند. و این در نتیجه مخالفت آنها با حکومت فعلی است. در حال حاضر، آشتی یک فانتزی دور از دسترس باقی است. اما قبل از امضای توافقات ابراهیم در سال ۲۰۲۰ درباره صلح اسرائیل با همسایگان عرب هم همین را گفته میشد.
نویسنده: جاناتان هارونف، یک روزنامهنگار بریتانیایی مستقر در شهر نیویورک است.