
زمانی که پدر او، محمدرضا پهلوی، شاه ایران، با تمرد ارتش و تظاهرات خشونتآمیز مواجه شد و در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۷۹ به تبعید خودخواسته رفت، پهلوی جوان در حال آموخت خلبانی جتهای جنگنده در پایگاه هوایی ایالت متحده در تگزاس بود. دو هفته بعد، آیتال روحال خمینی، رهبر روحانی انقلب اسلمی، کنترل کشور را به دست گرفت. نه پهلوی و نه پدرش هرگز دوباره پای به ایران ننهادند. پیش از سفر اخیر خود، پهلوی گفت: "من به اسرائیل سفر میکنم تا پیام دوستی مردم ایران را ارائه دهم... میخواهم مردم اسرائیل بدانند که جمهوری اسلمی نماینده مردم ایران نیست. پیوند باستانی بین مردم ما میتواند برای منافع هر دو ملت دوباره برقرار شود. من به اسرائیل میروم تا نقش خود را برای ساخت آیندهای روشن بازی کنم."
"من به اسرائیل سفر میکنم تا پیامی از دوستی مردم ایران را ارائه دهم...
میخواهم مردم اسرائیل بدانند که جمهوری اسلمی نماینده مردم ایران نیست. ارتباط باستانی بین مردم ما میتواند برای منافع هر دو ملت دوباره برقرار شود. من به اسرائیل میروم تا نقش خود را در ساخت آیندهای روشن بازی کنم." کوروش بزرگ، فرمانروای محترمی بود که هزاران سال پیش امپراتوری پارس را تأسیس کرد. ولیعهد مقایسهای بکار برد، اما با تعبیری یهودی، زمانی که تصویری از خود را در دیوار غربی در تاریخ ۱۸ آوریل با کیپا در توییتر منتشر کرد. او به دنبالکنندگان خود یادآوری کرد که ۲۵۰۰ سال پیش کوروش بزرگ مردم یهود را از تبعید در بابل آزاد کرد و به آنها کمک کرد تا معبد دوم اورشلیم را بسازند. "با احترام عمیق من از دیوار غربی آن معبد بازدید میکنم"، پهلوی گفت: "و برای روزی که مردم نیک ایران و اسرائیل میتوانند دوستی تاریخی خود را تجدید کنند، دعا میکنم."
او یک آیه از کتاب مقدس را نقل کرد: "چنین گفت کوروش، پادشاه پارس: همه ممالک زمین را خدای آسمان به من سپرد و او به من فرمان داد تا برای او خانهای در اورشلیم که در یهودا است بسازم." به عنوان بخشی از بازدید تاریخیاش، شاهزاده پهلوی در مراسم روز یادبود هولوکاست در یادواشم ،در کنار نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و رئیسجمهور اسحاق هرتزوک شرکت کرد.
هدف اصلی شاهزاده رضا پهلوی ولیعهد در تبعید، در ۴۴سال گذشته پایان دادن به شرایط در تبعید بوده است. گرچه با وجود زندگی در غرب تحت تهدید مداوم ترور، برای براندازی رهبران رژیم آیتالها و بازگشت به خانه در ایران برای ایجاد یک دموکراسی مدرن و لیبرال که حقوق بشر، آزادی و برابری را رعایت میکند، به طور مداوم مبارزه کرده است. برای رسیدن به این هدف، او رهبری یک سازمان به نام شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد (NCI (را دارد. این شورا، گروهی از شخصیتهای مخالف در تبعید است که میخواهند پهلوی را به عنوان شاه یا رئیسجمهور به رهبری ایران بازگرداند. در عین حال، به عنوان یک دولت تبعیدی عمل کرده و ادعا میکند که "دهها هزار فعال حقوق بشر طرفدار دموکراسی را از داخل و خارج از ایران جذب کرده است". به عنوان یک جنبش زیرزمینی که از طریق رسانههای اجتماعی و سخن گفت دهان به دهان فعالیت میکند، پهلوی میگوید که از درون رژیم نیز حمایتهایی دریافت کردهاند. "ما دیپلماتهای سابق، افراد رسانهای، شاخههایی از
نیروهای مسلح، از جمله سپاه پاسداران داریم." او اعتقاد دارد که آیتالها دارند آتش زیر دیگ خشم و نارضایتی بخش بزرگی از مردم ایران راشعله ورتر میکنند، دیگی که روزی به جوش میآید و آنها را با خود خواهد برد. این یک واقعیت است که انقلب اسلمی هرگز به طور کامل از مخالفتهای داخلی رها نشده است، که اغلب به صورت خشونتهای عریان روبرو شدهاند. به عنوان مثال، پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ،۲۰۰۹ اعتراضات گسترده سراسری رخ داد که به طور کلی باور داشتند تقلب در رای گیری و انتخابات صورت گرفته است. در ژانویه ، ۲۰۱۸ افزایش قیمت مواد غذایی و کال و وضعیت سخت اقتصادی دوباره منجر به اعتراضات عمومی شد که ایران را به آشوب کشاند. این اعتراضات اقتصادی به زودی به مخالفت با
رژیم به طور کلی، و آیتال علی خامنهای به خصوص تبدیل شد. انتقادات به ویژه در مورد دخالت رژیم در امور خارجی، از جمله دخالت مستقیم در جنگ داخلی سوریه و حمایت نظامی و لجستیکی پر هزینه از حزبال در لبنان، از حوثیها در یمن و از حماس در غزه را باعث شد. هزینههای هنگفت در این عملیات جنگی مستقیما است. این اعتراضات علیه دولت نیز در ماههای اول سال ۲۰۲۰ ادامه داشت. در میان شعارهایی که توسط اعتراضکنندگان در سراسر کشور سر داده میشد و در رسانهها گزارش شده بود، "شاه را بازگردانید" و "رضا شاه، روحت شاد" گفته میشد. سپس در تاریخ ۱۳ سپتامبر ،۲۰۲۲ "مهسا امینی"، زن جوان ایرانی ۲۲ ساله، توسط پلیس اخلق ایران مشهور به "گشت ارشاد" دستگیر شد. او به اتهام "نامناسب" بودن حجابش دستگیر شد و امینی به مرکز بازداشتگاه وزرا منتقل شد. سه روز بعد، او درگذشت. از این رویداد، مردم ایران به اعتراض برخواستند. هزاران نفر در شهرهای سراسر کشور به خیابانها آمدند. بسیار زود، اعتراضات به تمام ۳۱ استان کشور گسترش یافت. در ابتدا، اعتراضات به پوشش اجباری که به زنان تحمیل شده بود و توسط پلیس اخلق به زور اجرا میشد، متمرکز بودند. اما بزودی،
اعتراضکنندگان خود نظام و رهبر را هدف قرار دادند. پوسترهایی با شعار "مرگ بر دیکتاتور" ظاهر شدند و ویدیوهایی در فضای مجازی منتشر شد که نشاندهنده آتشزدن تصاویر خامنهای و فریادهایی برای بازگشت سلسله پهلوی بود. یک مشکل برای شاهزاده ولیعهد رضا پهلوی و دولت در تبعیدش این است که او تنها شخص برای قدرت در ایران دموکراتیک پس از آیتالها نیست. یک سازمان به شبیه به "شورای نام "شورای ملی مقاومت ایران" (NCRI (نیز بااهداف ظاهرا ملی ایران" برای انتخابات آزاد حضور خود را اعلم کرده . NCRI در سال ۱۹۸۱ تأسیس شد و ادعای برقراری سیستم چندحزبی، دموکراتیک و متکثر در ایران را دارد. این سازمان اعلم میکند که پس از سرنگونی نظام آیتالها، تا حداکثر شش ماه کشور را اداره خواهد کرد و در این مدت وظیفه اصلی آن ترتیب انتخابات آزاد و عادلنه برای مجلس ملی است. رئیسجمهور منتخب این سازمان یک زن به نام مریم رجوی است که مخالف تفسیرهای اصولگرایی اسلم است. یک تفاوت اصلی بین دو شورا این است که NCRI احتمال بازگشت به سلطنت را در بر نمیگیرد. این سازمان بر اساس اصول "نه به شاه و نه به ملها" تأسیس شد.
در واقع، آنها اعلم میکنند که "مدل سلطنت، مدلی از وابستگی و استبداد است، و شکست خورده." ایده پادشاهی مشروطه، به علت غریبه بودن آن در خاورمیانه، در تفکر آنها وجود ندارد و هدف آنها تأسیس یک جمهوری در ایران پس از آیتالهاست. اما پهلوی میگوید که این برای او مشکلی ندارد. او آماده است به کشورش بصورت شاه و یا رئیس جمهور خدمت کند. او میگوید: "همه میدانند که من وارث پادشاهی هستم،" اما "مردم با شرکت در انتخابات آزاد تصمیم نهایی را میگیرند." در حال حاضر، گفتار نرم و التیام دهنده پهلوی به نظر میرسد تاثیر زیادی بر اهداف و مواضع سیاسی NCRI ندارد.
رجوی خود را رئیسجمهور آینده ایران آزاد میداند و در این نقش هیچ جایگاهی برای پهلوی ندارد. اگر NCRI به اینگونه فکر میکند، تنگ نظری خطرناکی دارد. به لحاظ سیاسی، شخصی و احساسی، پهلوی در ایران دارای هواداران زیادی است و حضور او در رهبری جنبش ضدنظام، یا حداقل در نقش رهبری، وزن بسیاری دارد. NCRI این واقعیت سیاسی را منکر میشود. در حال حاضر، دو شورا از هم دور هستند.
با این حال، به وضوح اهداف اساسی آنها به طرز قابل توجهی با یکدیگر همپوشانی دارند. به نظر میرسد که برای دستیابی به موفقیت در هدف مشترک خود، دو شورا باید با یکدیگر ترکیب شوند و سیاست موافقی را مورد بررسی قرار دهند. بهتر است آنها به طور ایدهآل به زودی مذاکرات را با هدف همبستگی آغاز کنند.